وقتی همه خوابیم

ساخت وبلاگ
این روزها فیلم عجیبی توی فضای مجازی دست به دست می شود. جمله تاثیرگذاری که توی آن می شنویم برای بعضی ها حکم یک تلنگر، برای بعضی ها حکم یک نیشگون و برای بعضی مثل یک سیلی جانانه است. آقایی با یک پسربچه حرف می زند و از تصمیمی که برای آینده اش دارد می پرسد. پسر بچه می گوید می خواهد وقتی بزرگ شد آشغال جمع کند، درست مثل حالا، همان کاری که هر روز و هر شب انجام می دهد و این حرف را با چنان اشتیاقی می زند که قلب آدم را مچاله می کند. این فیلم را چندین بار دیده ام. برق توی چشم هایش و بی خبری که توی لبخندش ماسیده و غلط گفتن ساده ترین واژه هایش خیلی آدم را گیج و منگ می کند. نمی فهمی تو زیادی خودت را با بازی های این دنیا خفه کرده ای یا او زیادی همه چیز را ساده گرفته. هنوز از گیجی بیرون نیامده ای که ضربه آخر را با ساده ترین کلمه ها توی صورتت می کوید وقتی نمی داند آرزو چیست. "آرزو؟ آرزو دیگه چیه؟" حتی نمی تواند این کلمه سه حرفی با آواهای ساده را درست ادا کند انگار بار اولش است آن را شنیده. آرزو را از زندگی من بگیرند... چه می کنم؟؟؟!! ...

برای من که این روزها در تدارک خرید جهیزیه و دیدن مارک ها و برندها و فروشگاه ها و آدم های خیلی خیلی زیادی مدرن هستم و مدام از این و آن می شنوم که باید این دنیا و آویزها و بندها و قلمبه سلمبه هایش را جدی بگیرم هضم حرف های آن بچه خیلی تلخ است. توی هر فروشگاهی که وارد می شوم نا خود آگاه گوشه و کنار آنجا چشمم دنبال آن پسربچه می گردد. کاش کسی باشد برایش آرزو کردن را هجی کند. کاش کسی دستش را بگیرد و از بین آغشال! ها بیرونش بکشد. 

وقتی همه خوابیم...
ما را در سایت وقتی همه خوابیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : noghtesarekhat20 بازدید : 137 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1396 ساعت: 15:56