فوقع ما وقع

ساخت وبلاگ

دندونای عقل من نهفته دراومدن. دو تای پایینی افقی هم هستن. فرقشون هم با بقیه دندونای عقل نهفته اینه که چون فک من کوچیکه این بنده های خدا جاشون نشده و رفتن زیر استخون فک دراومدن.

چهارپنج سال بود که من هر سه چهار ماه یه بار دردای خیلی بدی رو تحمل می کردم. این بار آخر همراه دندون درد گلو و گوشم هم چرک کرده بود. دوزاریم افتاد که حتما دندونم عفونی شده که هرکاری می کنم گلو و گوشم خوب نمی شن.  عاقبت دندون پزشکم زد رو شونم و گفت فلانی وقتشه که کارو تموم کنی. قبلا بهم گفته بود عمل سنگینیه و پدرمو درمیاره و توصیه می کرد که تحملش کن.

دوتای سمت چپ رو شنبه دو هفته پیش دادم دست جراح فک و صورت. با دریل استخون فکم رو تراشید تا رسید به دندون و بعد تو خود فک شکوندش و بیرونش آورد. من که اگه از درد می مردم هم مسکن نمی خوردم پنج روز با مسکن شش ساعتی سرپا بودم. بعد آروم شد و هنوز اذیتم می کنه. هنوز موقع خوابیدن تو کل فک پایینم احساس فشار و درد دارم. تا سه روز هم که خون ریزی داشت چون بالایی رو بخیه نزده بود. خون ریزی بالایی خیلی شدید بود. الان دچار کم خونی شدید شدم. اون دوتای سمت راستی رو هم دو سه روز آینده باید برم دوباره خودمو بدبخت کنم و بیام. بنده خدا مامانم. چهار روزی اونجا بودم و مامان سوپ می داد به خوردم. 
بس که خون خورده بودم حس می کردم معدم داغ شده. حتی از شدت درد دچار حمله هم شدم که دکتر گفت می تونه به خاطر مصرف هم زمان مسکن باشه که احتمال سکته قللی و مغزی داره و خدا بهت رحم کرده. 

...

وقتی همه خوابیم...
ما را در سایت وقتی همه خوابیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : noghtesarekhat20 بازدید : 106 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:20